سنبل صد برگ رنگارنگ پنداری مگر


چار چیز از چار حیوان گشته در یکجا پدید

غبغب رنگین کبوتر، گردن طاوس نر


روی بوقلمون مست و دم روباه سپید

در حقیقت یک گلستان گل خرید از گلفروش


آن که از این سنبل صد برگ یک گلدان خرید

شامه اش گردد عبیرآمیز و چشمش پرنگار


هرکه او یکبار گوشش وصف این سنبل شنید